کتاب حسن صباح خداوند الموت اثر پل آمیر نشر نگاه
متاسفانه این کالا در حال حاضر موجود نیست. میتوانید از طریق لیست بالای صفحه، از محصولات مشابه این کالا دیدن نمایید.
مشاهده محصولات مرتبطقبل از اینکه آفتاب غروب کند و قندیلها روشن شوند، مردی که دارای موهای سفید و سیاه بود و به نظر پنجاهساله میرسید بانگ زد علی، علی کرمانی کجایی؟
جوانی که بیش از بیست سال از عمرش نمیگذشت و یک حلقه ریش باریک و کمرنگ اطراف صورتش دیده میشد، جواب داد: زبردست چه میگویی؟ و بعد از این گفته به آن مرد که موسوم به محمود سجستانی بود نزدیک شد.
محمود سجستانی گفت فردا قبل از طلوع فجر کاروان حرکت میکند و باید بارها را ببرد. بارها باید حاضر باشند تا امشب چهارپاداران عدلها را طنابپیچ کنند. علی کرمانی گفت: ای زبردست عدلهای ری و کاشان و اصفهان آماده است و من اسم هر شهر را که باید بار در آنجا تحویل داده شود روی عدلها نوشتهام تا اشتباه نکنند و بدانند که هر عدل در کجا باید تحویل داده شود و چون چهارپاداران سواد ندارند، طبق دستور تو من روی هر عدل، علامتی هم نقش کردهام که آنان از روی آن علائم مقصد بارها را بدانند و بارهای ری را به کاشان و اصفهان نبرند. اما جوالها را ندوختم و منتظرم که تو بیایی و داروها را ببینی!
محمود سجستانی به راه افتاد و به اتفاق علی کرمانی وارد حیاطی شد که در چهار طرف آن ساباط وجود داشت و جوالها را زیر ساباط گذاشته بودند تا اگر باران غیرمنتظره بارید، داروها را خیس نکند. وقتی محمود سجستانی به طرف جوالها میرفت، به مرد جوان گفت من در کار خود وسواس دارم و معتقدم دارویی که ما به دیگران میفروشیم باید مرغوب و خالی از اسفال[1] باشد تا اعتبار ما از بین نرود. اگر ما فقط یک مرتبه گل بنفشه و سپستان و انزروت نامرغوب توأم با اسفال در جوالها جا بدهیم و برای مشتریان خود به ری، کاشان یا اصفهان یا سایر شهرها بفرستیم، دیگر هیچ یک از آنها از ما دارو نخواهند خرید. خداوند[2] ما علی ذکرةالسلام میگوید پیوسته باید راست و درست بود و من همواره اندرز او را به خاطر دارم. علی کرمانی گفت ای زبردست، آیا فکر میکنی من راستگو و درستکردار نیستم؟ محمود سجستانی گفت: ای فرزند، من تو را راستگو و درستکردار میدانم. چگونه ممکن است شخصی که خداوندگار ما را پیشوای خود میداند راستگو و درستکردار نباشد. ولی تو جوان هستی و ممکن است گاهی بر اثر جوانی غفلت کنی و آنطور که باید برای انتخاب جنس دقت ننمایی و مقداری علف خشک یا مرزنگوش در جوال جا بگیرد یا گلگاوزبان پاکنشده برای مشتریان ما فرستاده شود و به همین سبب قبل از اینکه جوالها را ببندند، من داروها را از نظر میگذرانم. علی کرمانی گفت: بسیار خب ای زبردست، هرچه میخواهی بکن.